در آمریکای میانه، شهری کوچک، حومه شهر کم درآمد.

داستان فیلم سینمایی درباره یک دختر سالم با یک بیمار روانی ثروتمند که همدیگر را در حین رانندگی در پل ملاقات بودند، ازدواج میکند. پل تهران برای کوهیار هدایت صرفاً بخشی از یک بزرگراه نیست

سپیده در زمان جنگ ایران و عراق، از پرستاران شهر سردشت بود و در بمباران شیمیایی سردشت، دچار تأثیرات شیمیایی شد. سال‌ها بعد سهیل و سپیده در انتظار فرزند خود هستند.

لیلا (ترانه علیدوستی) زنی چهل ساله و مجرّد است که در خانواده‌ای درگیر با بحران اقتصادی زندگی می‌کند. او در دفتر اداری یک مرکز خرید کار می‌کند و تنها درآمد ثابت خانواده را دارد اما نه پدر و نه چهار برادرش به حرف‌های او گوش نمی‌دهند.